لیلا، چهار برادر و ۴۰ سکه تمامبهار آزادی
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۲۰۸۹۲
آخرین قابی که سعید روستایی در فیلم برادران لیلا از قیمت سکه در صرافیها نشان میدهد، ۸.۵ میلیون است؛ تاریخ این برهه به اولین روزهای تیرماه سال ۹۹ برمیگردد. قیمت سکه ابتدای فروردین آن سال تقریبا شش میلیون بود و شش ماه بعد به ۱۶ میلیون رسید
برادران لیلا جدیدترین فیلم سعید روستایی است که به برهه حساسی از وقایع بازار ارز و طلا در سالهای گذشته اشاره دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روند قیمت سکه در پنج سال اخیر
به گزارش فرارو، قیمت سکه در پنج سال گذشته تقریبا ۳۱ میلیون تومان افزایش پیدا کرده است. رقم یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان قیمت سکه در فیلم برادران لیلا به دیماه سال ۹۶ ارتباط دارد و الان که حدود ۱۰ روز از سال ۱۴۰۲ میگذرد، یعنی بعد پنج سال و سه ماه، طبق اعلام کانون صرافان سکه را تقریبا ۳۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میفروشند. بهاین ترتیب با عدد شگفتانگیز دو هزار و ۳۲۰ درصد بهعنوان میزان رشد قیمت سکه در این مدت سروکار داریم. روند قیمت سکه در این پنج سال و سه ماه دقیقا به چه شکلی بوده است؟
قیمت سکه ابتدای سال ۹۶، یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بود و اواخر آن سال زمزمههای خروج آمریکا از برجام تاثیرش را در بازار ارز و طلا نشان داد. سکه سال ۹۶ را با ایستادن در جایگاه یک میلیون و ۶۱۸ هزار تومان به پایان رساند و زمانی که به تاریخ رسمی خروج آمریکا از برجام رسیدیم، یعنی روز ۱۸ اردیبهشت سال ۹۷، قیمت سکه به دو میلیون و ۲۳ هزار تومان رسید. در فیلم برادران لیلا سکانسهایی از مراجعه پیمان معادی و نوید محمدزاده به صرافیها وجود دارد و با هر بار مراجعه، قیمت سکه افزایش چشمگیری نسبت به دفعه قبلی پیدا میکند. این سکانسها دقیقا بههمین بازه زمانی تعلق دارد. خرداد ۹۷ بهپایان نرسیده بود که قیمت سکه به دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسید و اولین روز مهر آن سال قیمت سکه تا کانال پنج میلیون تومان بالا رفت. آخرین قابی که سعید روستایی در فیلم جدیدش از قیمت سکه و رفتوبرگشتهای مداوم علیرضا و منوچهر بهصرافیها نشان میدهد، عدد تقریبی هشت میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است که تاریخ این سکانس به اولین روزهای تیرماه سال ۹۹ برمیگردد.
قیمت سکه از تیرماه ۹۹ تا الان ۲۴ میلیون تومان که معادل تقریبا ۲۸۰ درصد است، افزایش پیدا کرده است. سکه سال ۹۹ رفتوبرگشتهای زیادی را تجربه کرد و مهرماه آن سال تا کانال ۱۶ میلیون تومان پیشروی کرد، اما نهایتا آن سال را با ایستادن در جایگاه ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بهپایان رساند. سال ۱۴۰۰، سکه نوسان کمتری داشت و نهایتا در پایان اسفند آن سال قیمتش به ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسید. در پایان سال ۱۴۰۱، روی تابلو صرافیها رقم ۲۹ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بهعنوان قیمت سکه دیده شد و با شروع چند روز از خریدوفروشهای بازار قیمت سکه همزمان با نیمه ابتدایی معاملات روز ۹ فروردین به ۳۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کرد.
تفاوت هزینه خرید ۴۰ سکه ظرف پنج سال
اسماعیل جورابلو در فیلم برادران لیلا با پول خودش سال ۹۶ راهی صرافی شده و ۴۰ قطعه سکه خریده است؛ احتمالا با قیمت هر سکه یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان. چون در فیلم حرف از هزینه ۵۰ میلیونی برای خرید ۴۰ سکه میشود که این عدد نشان میدهد خرید سکهها توسط اسماعیل جورابلو در مهرماه آن سال اتفاق افتاده است. الان خرید همین ۴۰ سکه، یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان آب میخورد. چون کانون صرافان میگوید روز نهم فروردین امسال هر قطعه سکه طرح جدید بهطور متوسط ۳۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان فروخته شده است. از طرفی در فیلم برادران لیلا زمانی که منوچهر (پیمان معادی) با تعجب از صراف میشنود که برای خرید ۴۰ سکه باید ۷۰ میلیون بپردازد، قیمت سکه به یک میلیون و ۷۵۰ هزار تومان رسیده است.
خرید سکه در انتهای سال ۹۷ حدود چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هزینه داشت و خرید ۴۰ سکه ۱۸۰ میلیون تومان تمام میشد. انتهای سال ۹۸ برای خرید ۴۰ سکه، باید ۲۴۰ میلیون تومان پرداخت میشد و این عدد در انتهای سال ۹۹ به ۴۷۲ میلیون تومان رسید. قیمت سکه سال ۱۴۰۰ را با رقم ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و سال ۱۴۰۱ را در جایگاه ۲۹ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان به پایان رساند. یعنی اگر کسی مثل اسماعیل جورابلو در انتهای سال ۱۴۰۰ بهقصد رسیدن به جایگاه بزرگ فامیل به صرافی رفته و ۴۰ سکه خریده، نیممیلیارد تومان پرداخت کرده است که این هزینه در آخرین روز اسفند پارسال به یک میلیارد و ۱۹۲ میلیون تومان رسیده.
ارزش سکههای اسماعیل جورابلو
قیمت مسکن براساس آخرین آمارهای رسمی در تهران بهطور متوسط متری ۵۴ میلیون تومان بوده است. البته این عدد به دیماه ۱۴۰۱ برمیگردد و دیگر بعد از آن آمار رسمی از قیمت مسکن در تهران منتشر نشده است. اگر عدد چهار درصد را که در سال ۱۴۰۱ بهطور متوسط بهعنوان نرخ افزایش قیمت ماهانه در بازار مسکن وجود داشته را لحاظ کنیم، با عدد تقریبی ۵۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در انتهای سال روبرو میشویم. یعنی یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومانی که معادل ارزش ۴۰ سکه است، با ۲۲.۵ متر آپارتمان مسکونی در تهران برابری میکند. البته در فیلم، لیلا و برادرانش برای خرید یک مغازه تلاش میکنند که خب همیشه ارزش ملک تجاری بیشتر از مسکونی است و احتمالا بههمین خاطر، سراغ آن گزینه در زیرزمین پاساژ رفتند، اما طبق جدیدترین آگهیهای منتشر شده در پلتفرمهای معروف، امکان خرید مغازه با همین بودجه وجود دارد. مغازه ۱۶ متری در یکی از پاساژهای منطقه ۲۰ تهران را یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان آگهی کردهاند. فروشنده عدد تقریبی ۶۹ میلیون تومان را بهعنوان قیمت هر متر پیشنهاد داده و در آگهی به چیزهایی مثل خط تلفن، آب، برق و گاز بهعنوان امکانات مغازه اشاره کرده است. حوالی محدوده پیروزی در شرق تهران، مغازه شش متری را یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومان میفروشند که ارزش هر متر آن را ۱۹۱ میلیون تومان درنظر گرفتند.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان میلیون و ۵۰۰ هزار تومان فیلم برادران لیلا سعید روستایی در فیلم هزار تومان رسید هزار تومان انتهای سال میلیون تومان یک میلیارد قیمت سکه قیمت سکه خرید ۴۰ سکه اولین روز برمی گردد برای خرید صرافی ها پنج سال سال ۹۶ سال ۹۹ آن سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۲۰۸۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مجنون گیلانی که دهها سال آوارهی دریا بود/ عشق لیلا با «کاجامه خوس» چه کرد؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، عبدالله یک جوان عادی گیلک بود که در سال ۱۳۲۸ لیلا همسر عزیزش را در از دست داد. از آن پس اما او دیگر عادی نبود و هرگز هم آن آدم سابق نشد. به قایقی کوچک نشست، سر به دریا گذاشت، و در اتاقک محقر روی قایقش به زندگی ادامه داد. با ادامه پیدا کردن این وضعیت کمکم در میان محلیها به «کاجامه خوس» معروف شد یعنی فردی که در کجامه [اتاقک کوچکی که در قایقش ساخته بود] میخوابد و شد قهرمان بسیاری از شعرهای گیلکی عاشقانه. در اردیبهشت ۱۳۵۳ گروهی از صیادان محلی کاجامه خوس را پس از مدتها بیخبری در قایق فرسودهاش دیدند. این ماجرا اینقدر عجیب بود که بلافاصله گزارشش در روزنامهی اطلاعات (۲ اردیبهشت ۵۳) به این شرح منتشر شد:
«کاجامه خوس» پیر افسانهای گیلان که زندگی حیرتانگیز او در اشعار محلی گیلک و فولکلور این قسمت از کشور ما اثر فراوان داشته زنده است!
دیروز [چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۵۳] جمعی از صیادان محلی، پس از سالها بیخبری از این مرد افسانهای، بار دیگر او را در قایق کهنه و فرسودهاش که از ۲۵ سال پیش تنها خانهی اوست، یافتند.
خبر زنده بودن «کاجامه خوس» بهسرعت در گیلان دهان به دهان گشت و یک بار دیگر جمعی از شعرا و محققین فولکلور گیلان به سراغ او رفتند تا مردی را که یک ربع قرن، به امید دیدار «لیلا» همسر از دسترفتهاش، در دریا سرگردان است، از نزدیک ببینید.
پیر کاجامه خوس در سراسر جهان تنها کسی است که چنین زندگی حیرتآوری دارد: او ۲۵ سال تمام است ک در اتاقکی در گوشهی قایق فرسوده خود، یکه و تنها در دریا زندگی میکند. در تمام این مدت یک بار پایش را به میان مردم نگذاشته، نه نام خود را به یاد میآورد و نه از گذشت روزگار خبری دارد.
آنها که از گذشته «کاجامه خوس» خبر دارند میگویند:
سرنوشت او این است که یکه و تنها در دریا بمیرد و قصهای به قصههای شورانگیز دلدادگی زمان ما افزوده شود.
او ۲۵ سال پیش لیلا (همسر زیبایش) را در دریا از دست داد و با مرگ همسرش زادگاه خود خشکبیجار را ترک گفت... دو اسلحهی روسی به مبلغ هفت قران از دو ملوان روسی که آن روزگار در کشتیهای تجارتی کار میکردند خرید و با قایق ماهیگیری خود، زندگی در دریا و مردابهای دوردست و خالی از سکنه را آغاز کرد...
حالا پس از سالها او در ساحل مرداب نیلیرنگ بندر پهلوی جایی که جز صدای مرغان وحشی و نجوای باد در دل برگهای درختان صدایی نیست، اقامت گزیده است...
خبرنگاران ما در رشت و بندر پهلوی که دیروز [چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۵۳] ساعتی را با «کاجامه خوس» گذراندهاند، مینویسند: با گذشت هر بهار یک خط به بدنهی قایق خود و یک خط به درخت قطوری که با آن الفتی دیرینه دارد، میکشد تا به حال ۲۵ خط به نشانهی ۲۵ سال سرگردانی در دریا به تنهی درخت و قایق او کشیده شده است... خوراک او ماهی و مرغان دریایی است... شبهای جمعه، چند فانوس در اتاقک داخل قایق خود برمیافروزد و چشم به راه لیلا میماند. تا سپیدهدم در خیال، با همسر از دسترفتهاش گفتوگوها دارد...
مردم میگویند: نام اصلی کاجامه خوس عبدالله است... و دهها شعر محلی و ترانههای فولکلوریک و بومی که با زندگی گیلانیها عجین شده، یادآور خاطرات اوست.
ترجمهی یکی از این اشعار چنین است:
عبدو، بیا که دیگر کلبهی تو سوخت...
و تنها پاروهای نیمسوختهات به جا مانده...
بیا عبدو، ای پیر دریا که قایق خانهی توست
بیا که فانوس است هم خاموش است
مبادا... که اسیر توفان شده باشی
باد میوزد...
موجها را میلرزاند...
و عبدو سرگردان در دریاست...
۲۵۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899058